چهارشنبه، اردیبهشت ۲۹، ۱۳۸۹

امروز دوستی دعایی در حقم کرد.
گفت:
"امیدوارم که خدا بگیره ازتون هر چیزی و هر کسی رو که خدا رو از شما می گیره!"
گفتم:
"آمین!"

دوشنبه، اردیبهشت ۲۷، ۱۳۸۹

با او باشیم
اگه رسوند که رسوند
اگه نرسوند، دور نشیم ازش
از رضای او دور نشیم
او می بیند
او می داند....

آیت الله بهجت

یکشنبه، اردیبهشت ۲۶، ۱۳۸۹

نمی خواهم مرثیه بنویسم که بسیار نوشته اند. نمی خواهم نوحه سرایی کنم که بسیار سروده اند. نمی خواهم اشکی را جاری سازم که بسیار جاری ساخته اند. نه می خواهم و نه می توانم چنین باشم. آنقدر که در نظر من بزرگ و با عظمت است، آنقدر که در نظر من مقدس است، آنقدر که در نظر من.... من کیستم که بخواهم او را به نظر خود بکشم؟؟ من کیستم که بخواهم از فاطمه بگویم؟ نه بزرگیش، نه قداستش، نه قدرتش و نه مظلومیتش هیچ یک در زبان من و در افکار کوچک من نمی گنجد. تنها محبتی سوزناک از دیداری دور در کنج قلبم باقی مانده و حسرتی عمیق!
کاش فاطمه را، پدر فاطمه را، شوی فاطمه را، و همه فرزندان فاطمه را همانگونه می شناختم که بودند. همانقدر قدرتمند و پرصلابت. همانقدر بزرگ و پرعظمت. همانقدر عاشق. همانقدر جسور....
کاش اینان برایم تنها یادآور درد و رنج و اشک... نباشند.
کاش شیعه باشم... کاش

جمعه، اردیبهشت ۲۴، ۱۳۸۹

برخی چه ساده "شرافت" خود را در زیر پایه های میزشان دفن می کنند!
برخی چه بد معامله ای می کنند!

چهارشنبه، اردیبهشت ۱۵، ۱۳۸۹

در ماهیت دعا کردن دچار تردید بزرگی شده ام. اگر او خود هر چه صلاح بداند برای بنده اش رقم می زند!، چه تاثیر دارد دعا کردن یا نکردن بنده؟؟ مگر او خود از خواسته ها خبر ندارد؟؟ چه نیاز است به جاری شدن خواسته بر زبان؟؟

دستم به سوی آسمان نمی رود چرا؟

یکشنبه، اردیبهشت ۱۲، ۱۳۸۹

گاهی فقط در یک لحظه به ارزش آنچه که داری پی می بری. و چه دردناک است این بیداری!
چه پشیمانی بی پایانیست "درک وجود، در آخرین لحظه حضور!"
آنگاه که به چشم خود می بینی که جانت می رود......