سه‌شنبه، مهر ۲۱، ۱۳۸۸

چقدر لذت بخشه. چقدر شیرین و خوشمزس. گوشت می شه به تن آدم. غیبت کردنو می گم.
تصور کن.....
دوستت، همکارت، همسایت... بمیره. جنازش روبروت باشه. چاقو رو برداری و بکشی به تنش. تکه تکه گوشت برداری و بذاری تو دهنت، گاز بزنی و زیر دندونات بجوی... هی بجوی و هی بجوی..... به به ....
بعضی ها خاموشو دوست ندارن. اول به آتیش می کشن، بعد به دندون... یه تهمت هم میندازن تنگش
چه بویی بلند می شه از گوشت تن آدم. تا هفت تا کوچه اونطرف تر هم می ره. مخصوصا اگه یکم چربی هم داشته باشه.... از همه گوشتا خوشمزه تره لامذهب.... جون می ده برای وقتی که از کار خسته شدی، حسابی خستگی رو در می کنه. یه قوری چایی هم نمی تونه جای این چند ثانیه رو بگیره.
نوش جون... گوارای وجود...

۳ نظر:

Unknown گفت...

خدایی خیلی ترکش سخته! با این وصفی که تو کردی ادامه دادنش سخت تره!
:)

مریم فردی گفت...

این وصف من نیست. وصف اوست. اصلا وصف نیست. ذات غیبت است.

همه هستی من گفت...

آخه اين تصورات چيه تو داري دختر؟؟ از غيبت شيرين تر؟؟!! اصلا وجود نداره توي دنيا...!!!! آدما غيبت نكنن چيكار كنن؟؟!! اصلا كاري جز غيبت تو دنيا ندارن..!!