داشتم توی سایت ها و وبلاگهای شعر! می گشتم. چند تا سایت جالب دیدم. یه عده فراخوان دادن که: یا ایها الناس ما قافیه کم آوردیم. بیایید به ما قافیه بفروشید. قافیه خریداریم.... قافیه فروشی راه انداخته اند...
همینه که الان این همه شاعر داریم، به اندازه ده برابر دیوان حافظ شعر تکراری داریم ولی به اندازه چهار صفحه از مثنوی مولانا، شعر تازه و تاثیر گذار نداریم. چرا راه دور بریم، شعرهای سیب زمینی پیاز پروین اعتصامی بیشتر به دل می شینه تا شعرهای سنتی نوین! ( احیانا احساس نکنید به پروین توهین شد، من واقعا بهشون علاقه دارم )
اما خلاصه مطلب اینکه:
قدیمیا راست می گفتن : قافیه چون به تنگ آید، شاعر به جفنگ آید!
همینه که الان این همه شاعر داریم، به اندازه ده برابر دیوان حافظ شعر تکراری داریم ولی به اندازه چهار صفحه از مثنوی مولانا، شعر تازه و تاثیر گذار نداریم. چرا راه دور بریم، شعرهای سیب زمینی پیاز پروین اعتصامی بیشتر به دل می شینه تا شعرهای سنتی نوین! ( احیانا احساس نکنید به پروین توهین شد، من واقعا بهشون علاقه دارم )
اما خلاصه مطلب اینکه:
قدیمیا راست می گفتن : قافیه چون به تنگ آید، شاعر به جفنگ آید!
۱ نظر:
من که شاعر نیستم ، هرچی می خوای بگو به این شاعرای قافیه فروش!
:)
ارسال یک نظر